همه چیز را
گذاشته ام توی چمدانی که ندارم :
یک جفت پای پیاده
که بی تو تمام شد،
دو چشم بی سو
که توی دستمال های خیس پیچیده ام
و حسرتی
با چند کلمه پس و پیش افتاده:
" دارم، من، دوست، را، تو ...... "
خب زیاد عرضی نیست .
شرمنده ام اگر " باید بروی " را می روم ....
نظرات شما عزیزان:
|